مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
وا میکـنم سوی تو تا بال و پـرم را حس میکنم شیـریـنی طعـم حـرم را تا که حـواسـم پـرت این و آن نـباشد خالی کن از غیر خودت دوروبرم را یک جلوه کن با پرتو شمس الشموسی از دامن خود جمع کن خاکـسترم را حالا پر از بغضم که دارم میگذارم بر شانـۀ گـلـدسـتـههـای تو سـرم را آئـیـنـه کاری رواقـت هم گـواه است پُر کردی از زوّار خود سرتاسرم را ایمان چشمانت مرا از شک در آورد لبـریـز عـشقـت کن تـمـام بـاورم را |